ناراحت از هجران؟
آقای احمدینژاد در ضمن اینکه علنا خواستار پاکسازی دانشگاههای کشور شده، از جذب شدن ایرانیان در سازمانهای غیرایرانی نیز ابراز ناخرسندی میکند؛ و آنچه دل مرا به درد میآورد، سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که علت بیبازگشت بودن مهاجرتهای ایرانیان (به هر بهانه که باشد، درس، کار و ...) در اصل واکنشی است به کاستیهای ناامیدکننده در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران. چه باک از کسی که به هدف آموختن، و به عزم و اراده و تواناییهای شخصیاش در بهترین دانشگاههای جهان درس میخواند، به این آرزو که – به قول دوستی – قهرمان کوچکی باشد. چه بسیار نخبههایی که اگر تنها مجال زندگی حرفهای بدون مزاحمت مافیای دولتی مییافتند، برای بهبود اوضاع تلاش میکردند، اما چه انگیزهای میماند وقتی انتقاد از دولت به معنی دشمنی با فلان و بهمان است و نتیجهاش زندان و شکنجه؟ درد آنجاست که حضور تشنجزای هیات حاکم آرزوی زندگی آزاد در وطن و در پی آن انگیزه بازگشت به میهن را بر باد داده است. زان دم كه بر نشست به مسند امامِ مرگ، با نان و پنیر مشترک شوید تا مطالب آن برایتان ارسال شود (کلیک کنید)
آيد ز چارگوشه ى ايران پيامِ مرگ.
آيد پيامِ مرگ، كه يعنى، به چار سوى،
فرمان دهند مرگ پرستان به نامِ مرگ.
(اسماعیل خویی)
No comments:
Post a Comment