Saturday, December 02, 2006

مبارزه با اندیشه بد؟


شاید شما هم تبلیغ آموزش هک را که خیلی وقت‌ها بالای صفحه سمت چپ، روی وبلاگ‌های بلاگ‌فا می‌آید دیده باشید. نمی‌دانم که هنوز هست یا نه، ولی چند وقت پیش در این مورد چیزهایی خواندم که مرا به فکر انداخت. موضوع از این قرار بود که عده‌ای از وبلاگ‌نویسان بلاگ‌فا به این موضوع اعتراض کردند که نباید چنین تبلیغی انجام شود. ساده کلام این که چون آن‌ها هک کردن را ناپسند می‌دانستند تبلیغ آن را هم نادرست می‌پندارند.
تفاوت چشم‌گیری بین برخورد ما با این قضیه، با برخوردی که در کشورهای دیگر با قضایای مشابه می‌شود، وجود دارد. برای مثال فروش مواد مخدر در هلند، آزادی حمل سلاح در آمریکا، آزادی فیلم‌های پورنو و چیزهای دیگری که نه تنها به نظر ما، بلکه به نظر بعضی مردم آن کشورها هم غیراخلاقی است، تا جایی که تعدی به آزادی دیگران محسوب نمی‌شود، بدون منع قانونی است. البته می‌دانیم که همه چیز، همه جا آزاد نیست؛ مثلا مواد مخدر در آمریکا و اسلحه در بسیاری کشورهای دیگر ممنوع هستند. اما به هر حال، آن چه روشن است، نحوه متفاوت برخورد جوامع دموکراتیک با قضایا و تابو نبودن بسیاری از کارهایی است که در نظر ما مطرح شدنش خلاف عفت عمومی به شمار می‌آید.
در راه دستیابی به دموکراسی چه رویکردی باید به قضایای غیراخلاقی داشت؟ آیا باید حتی جلوی مطرح شدن آن‌ها را گرفت؟ آیا باید تنها برای افرادی که به آن می‌پردازند جرم تعریف کرد؟ آیا هر کس مجاز است به شخصه آنچه صلاح می‌داند انجام دهد، ولو اینکه آن کار در نظر جامعه غیراخلاقی باشد؟ ادامه مطلب...

با نان و پنیر مشترک شوید تا مطالب آن برایتان ارسال شود (کلیک کنید)

2 comments:

Anonymous said...

نان و پنیر عزیز
اولین بار به مساله تبیلغ هک ،خودم اعتراض کردم. اعتراضم هم دلیل داشت. مطلب مفصلت را خواندم، خواندنی بود اما با نتیجه گیری ات خیلی موافق نیستم، این که بیاییم و بخواهیم کشف کنیم که هکر بر چه پایه و ریشه ای و بر اثر چه ماجرایی به هک کشیده شده کاری است که شده و می دانیم، پس نیاز به تحقیق نیست. بحث علمی طولانی دارد. اما این که بخواهیم همان حرف عامه پسند آیت الله طالقانی را تکرار کنیم که هر خانه ای نیاز به یک توالت دارد هم کار مانیست.
من حاضرم با شما در این باره به بحث بپردازم که اساسن آزادی قانون پذیر است و اگر آزادی را در چارچوبی قرار دهیم می توانیم بهره اش را ببریم! اگر آزادی را در چارچوب یک قفس(قانون) گذاشتیم پس باید آن قفس را قبول داشته باشیم ، ما محقیم تنها یکی از این دو را قبول کنیم.
کار ناپسندو مخل قانون ، مخل آزادی هم می تواند باشد، کما اینکه بحث معترضین به تبلیغ بلاگفا،ترویج قانون شکنی بود.
بهر حال از نگاهت به این موضوع سپاسگذارم ،جا دارد که بیشتر در این باره بنویسیم.
این هم لنیک مطلب کوتاهم در این باره:http://donbalak.blogspot.com/2006/09/blog-post_115841829919980364.html

Anonymous said...

اساس آزادی قانون‌پذیر است، بر سر این موضوع (دست کم فعلا) بحث نمی‌کنم و می‌پذیرم که به هر حال هر جامعه‌ای باید قانونی داشته باشد که از آزادی افراد جامعه حفاظت کند. اما این که «آن قانون چه باشد» قابل بحث است! در این که کار مخل قانون، مخل آزادی هم می تواند باشد، با شما توافق نظر دارم، اما به اینکه تبلیغ بلاگ‌فا لزوما کاری است که باید غیرقانونی اعلام شود، باور ندارم.

در طول تاریخ از این دست محرومیت‌ها زیاد اتفاق افتاده، برای نمونه در چین، آموزش برخی از هنرهای رزمی در دوره‌های گوناگون از سوی دولت وقت ممنوع اعلام می‌شد و علت آن بود که دولت فکر می‌کرد اساتید این رشته‌ها ممکن است در صدد اغتشاش علیه دولت برآیند. در حالی که یک رزمی‌کار را نمی‌شد به صرف رزمی‌کار بودن مخالف به حساب آورد. به نظر من این کار شبیه قضیه ملا نصرالدین است که از پسرش خواست که ظرف‌ها را بشوید، اما قبل از اینکه پسر برود و ظرف‌ها را بشوید، یک کشیده به او زد. همسر ملا شکایت کرد و او در پاسخ گفت: «چون ممکن است ظرف‌ها را بشکند او را زدم». همسر دوباره گفت:«ولی هنوز که نشکسته؟!» و ملا گفت «خب وقتی بشکند که دیگر فایده‌ای ندارد!»

به نظر من، آگاهی داشتن به هک، و در پی آن تبلیغ و ترویج «دانشی که مربوط به هک می‌شود» موضوع همان چاقویی است که می‌تواند در دست قاتل باشد یا جراح، چون هک کردن می‌تواند مزایایی هم داشته باشد و شرکت‌های کامپیوتری بزرگ مثل مایکروسافت، معمولا پس از تولید یک برنامه که باید از نظر ایمنی در حد بالایی باشد، از هکرها دعوت می‌کنند که مثلا قفل آن برنامه را بشکنند تا به ضعف‌های امنیتی برنامه پی ببرند. البته خود این موضوع به نوعی زاییده مشکلی است که هکرها به وجود آورده‌اند، اما در شرایط فعلی نمی‌توان صرف آموزش هک، آموزش‌دهنده را مجرم به حساب آورد.

کوتاه سخن اینکه من آن تبلیغ را به هیچ وجه نمی‌توانم ترویج قانون‌شکنی به حساب بیاورم.

صرف از نظر از موضوع فوق، من هم دل خوشی از هک شدن ندارم! ولی راه مبارزه با آن، اگر می‌خواهیم ریشه‌دار باشد و کسی دوباره هکر نشود، زیر خاک کردن هکرهای امروزی نیست، چون آن‌ها فردا دوباره سر بر می‌آورند و این ما هستیم که فرصت درک واقعی مشکلات و حل ریشه‌ای و کنترل روند صعودی آن‌ها را از دست می‌دهیم.