Saturday, April 21, 2007

احمدی‌نژادیان و نابودی اسراییل

چرا احمدي نژاد از نابودي اسرائيل سخن گفت ؟ نابود کردن اسرائيل چه پشتوانه شرعي و مذهبي دارد؟ من هيچگونه قضاوتي در مورد آنچه خواهم نگاشت ندارم و بسيار خوشنود خواهم شد اگر دوستاني که نگاه و درک عميقتري به آنچه در پي مي آيد دارند، مرا از نظرات خود آگاه سازند.
در جمعي با تعدادي از جواناني که به آقاي احمدي نژاد راي داده بودند و عليرغم انتقادهايي که امروز به وضعيت مملکت داشتند، تصميم آنروزشان را درست مي پنداشتند در مورد تبعات سخنان ايشان بحث و گفتگو مي کرديم.نوبت به مساله محو و نابودي اسرائيل رسيد. نظرها متفاوت بود. حتي موافقان اين مطلب (نابودي اسرائيل!) اغلب بيان اين عقيده را موجب دردسر و در آن مقطع غير منطقي ميدانستند. در اين ميان يکي از اين دوستان اعتقاد داشت که آقاي احمدي نژاد تنها نص صريح قرآن را تکرار کرده است و وعده صريح الهي را بيان نموده است و از اين لحاظ نه تنها کوجکترين ايرادي بر او وارد نيست بلکه ايراد به افرادي وارد است که خود را مسلمان و پيرو قرآن ميدانند اما براي عملي کردن اين وعده الهي گامي که برنمي دارند هيچ، از آن دم نمي زنند.
آن روز فرصت پرسش دقيق از آن دوست را نداشتم که آن نص صريح کجاست و چه گفته است. متاسفانه فرصت کم و اطلاعات قرآني محدود خودم نيز تا مدتي بعد مجال تدقيق و تحقيق را تنگ نمود. اما امروز تصميم دارم اين مسئله را بيان کنم و نظر صاحبنظران را نيز در اين مورد بدانم. بهمین جهت عین آیات مورد اشاره و همچنین تفسیرهای متفاوتی را که از این آیات بعمل آمده، جهت مقایسه و قضاوت خواهم آورد. هدف اصلی آشنایی با پایه تفکری است که امروزه لجام حکومت را در کشور عزیزمان در دست دارد. عمیقا معتقدم باید این تفکر را شناخت و سپس در مورد آن تصمیم گرفت (ادامه مطلب)

با نان و پنیر مشترک شوید تا مطالب آن برایتان ارسال شود (کلیک کنید)




3 comments:

Anonymous said...

با سلام
از نظر من آنچه که ما آنها را کتابهای آسمانی می نامیم تنها نوشته هایی است که در دوران مختلف توسط تاریخ نویسان آن دوره نوشته شده است و یا به تعبیری دیگر آنچه که شخصی خود را پیامبر می نامید و به طبع آن برای موجه جلوه دادن خود هر آنچه در ذهن خود می پنداشته را آیاتی از طرف خدا می شمرده درست آنچه که می توان انسانها را توسط آن فریب داد(و در این دوران نیز وجود دارد و هنوز کسان بیشماری که باور دارند). همانگونه که شما نیز اشاره کرده اید در هر دوره ای هر کسی به تعبیر خود آن خطوط را طوری تفسیر کرده است که قطعا می توان برای هزاران سال آینده نیز انتظار موارد مشابهی داشت. اینکه چرا اسراییل در نوشته ها آمده است به این دلیل است که در آن زمان این وقایع در آنجا اتفاق افتاده است در حالی که اگر درست نگاه کنیم می بینیم که چنین وقایعی در کشورها و ملتهای دیگر نیز اتفاق افتاده است . اگر به تاریخ آنها مثلا روسیه .ژاپن. آلمان. ایران و دیگر کشورها نگاه کنیم در دوره های مختلف غالب یا مغلوب بوده اند اما چون در آن زمانها نبوده است کسی آنها را به این شکل ننوشته. به نظر من بسیار بسیا ر واضح است که این کتابهای از نظر ما اسمانی تنها نوشته هایی است که در هر دوره ای توسط اشخاصی بر طبق خواسته های آن زمانو بر اساس تعبیر خود نگاشته شده است. و بیشتر داستانهای آنها وقایعی بوده است که در آن زمان یا در زمانهای قبل اتفاق افتاده و سپس توسط نسلهای قبل به نسلهای بعد انتقال داده میشده که قطعا با بزرگمنایی هایی همراه بوده است. مثلا انچه طوفان نوح می نامیم قطعا یکی از سیلهای بزرگی بوده است که اتفاق افتاده و تنها کسانی نجات یافته اند که قایق یا کشتی بزرگتر و بهتری داشته اند و یا از محل حادثه دورتر بو ده اند اما خود را برای نسلهای بعد انسانهای مومنی معرفی می کرده اند که به دلیل پرهیزگار بودن نجات یافته اند. و یا حوادثی از این دست که می توان آنها را جمع کرده و کتابی نوشت که آن را آسمانی نامید. اگر درست نگاه کنیم این حوادث که ناشی از برهم کنشهای طبیعی و حاصل جاذبه و یا دافعه ذرات است همیشگی بوده و هست . زلزله بم یا سونامی اخیریا سقوط صدام و غیره رااگر می شد این دینگرایان به عذابی از جانب خدا تعبیر می کردند و اگر کسی ادعا نکرده بود قران آخرین کتاب آسمانی است در چند سال آینده کتاب آسمانی دیگری داشتیم که در آن این وقایع شرح داده می شد و تفسیر آنها هم این بود که خدا به کافران عذاب نازل کرد و یکبار دیگر همه چیز تکرار میشد.

Anonymous said...

با درود بر شما
دوست خوبم
مشكل حضرات معمم با اسرائيل و قوم يهود ريشه اي ديرينه دارد كه قصد ندارم به آن بپردازيم
اما اگر باور مند بر اين باشيم كه اين نظام يك نظام اقتدار طلب و در تعبير و تعريفي بهتر تو تاليتر است ديگر چندان هم توجيخ اين مسئله مشكل نمي نمايد
متاسفانه نگاهي كه در حاكميت از بالا به پايين است و طرز فكر فاشيستي آن و ايدئو لوژي كه در پشتش قرار دارد
همواره بايد براي كسب مشروعيت دشمن و يا دشمناني داشته باشد تا بتواند به كليه خواستهاي خود جامعه عمل بپوشاند ...
بحث جالب و بسيار طولاني را مطرح نموديد شايد سعي نمايم در چند روز آينده يم مقاله در موردش بنويسم اينگونه بهتر است و در آنجا نظر شما را جويا شوم
موفق و شاد باشيد
علي از يار دبستاني
http://yardabestani-1.blogfa.com/

Anonymous said...

یک چیزی که هیچ کدوم از ماها توجه نمیکنیم اینه که احمدی نژاد از فعل "مجهول" (و نه "معلوم") استفاده میکنه: "از صفحه ی روزگار محو شود"، یا "شاهد نابودی خواهیم بود"...

ولی هیچوقت نگفته که ایران این کار را خواهد کرد. در عوض، بارها و بارها آمریکا و اسراییل ایران را با فعل "معلوم" تهدید به حمله کرده اند. همچنان میگن که گزینه ی نظامی رو کنار نمیزارن. حتی احتمال حمله ی اتمی به ایران رو هم رد نکردند. (بوش در جواب به سوال خبرنگاری که پرسیده بود آیا در حمله ی احتمالی به ایران از جنگ افزارهای اتمی هم استفاده میکنید، گفت که هیچ راه حلی را کنار نمیگذاریم).

حالا چرا جهان نسبت به تهدیدهای مستقیم آمریکا و اسراییل واکنش نشون نمیده؟ چرا جهان نسبت به محو شدن فلسطین از نقشه ها واکنش نشون نمیده؟ بخاط اینکه دنیا دنیای قلدریه.

در ضمن، احمدی نژاد سیاست همیشگی ایران در قبال اسراییل رو با بی سیاستی تمام به لجن کشیده. از نظر ایران ، تمام ساکنان فلسطین+اسراییل باید جمع بشن و در یک همه پرسی شرکت کنند و یک کشور و یک دولت درست کنند. از اونجا که اکثر ساکنان اون منطقه مسلمان هستند، دولت اون کشور جدید (به اسم اسرا-طین یا فلس-ییل یا هر چیز دیگه)، دولت اسراییل نخواهد بود، و در نتیجه اسراییل از نقشه ها حذف میشه.